عرضه لوله سیلندری و میله کروم

لوله سیلندری داخل سنگ خورده ومیله های سختکاری شده با پوشش کروم
متال کروم صنعت توجه شما را به پایین ترین قیمت لوله سیلندری و میل کروم و هارد کروم در ایران جلب می کند.

عرضه لوله سیلندری و میله کروم

لوله سیلندری داخل سنگ خورده ومیله های سختکاری شده با پوشش کروم

عرضه لوله سیلندری و میله کروم

عرضه کننده لوله سیلندری و میله کروم با نازلترین قیمت در ایران به دلیل وارد کننده بودن

  • ۱
  • ۰
در حقیقت نظام نگران شده بود که اگر این اتفاق بیفتد شرایط اضطراری به وجود خواهد آمد. به همین دلیل تصمیم داشتند شرایط خاص انقباضی را ایجاد کنند که آقای رفسنجانی داوطلب شد که آئین‌نامه تعزیرات حکومتی را پیاده‌سازی کند.ما در آن مقطع جزو کسانی بودیم که به خاطر شرایط داخل فولاد مبارکه و اینکه تجربه پیدا کرده بودیم که در حکومت چه اتفاقی در حال وقوع است، متوجه بودیم که در حال رسیدن به قله‌ای از صنعت مملکت هستیم و صنعت هر کشوری نجات‌دهنده اقتصاد آن کشور است. اگر صنعت راه‌اندازی نشود کشاورزی و خدمات هم راه نخواهد افتاد. چه کسانی افترا زدند؟براساس حرف‌هایی که سیاسیون زدند و سال ۷۰ با کمک چند نفر از افراد انجمن اسلامی فولاد مبارکه برای من در بازرسی رهبری پرونده‌سازی کردند و از آنجا این گزارشات در بازرسی کل کشور سردرآورد و از این سازمان در فولاد مبارکه مستقر شدند و این تخلفات را بررسی کنند و چون تداخل بین بهره‌برداری و اجرای طرح را نمی‌توانستند تشخیص دهند و تمام مسائل اجرای طرح را هم جزو بهره‌برداری بردند و آنقدر قانون بازرسی به آنها اختیار داده بود که می‌گفتند مجوزی که مجلس برای مدت پنج سال به شما داده را قبول نداریم و براساس قوانین جاری کشور محاکمه خواهید شد.یک مورد از تخلفات من ۳۰ میلیارد تومان تخلف بود پروژه‌ای که طبق دفاتر ۷۰ میلیارد تومان هزینه کرده بودم. به هر حال این مسائل ما را وادار کرد که وارد بهره‌برداری شویم. به هر حال این کارخانه به بهره‌برداری رسید و تا شهریور ۷۳ به شرایط ۵۰۰ هزار تن تولید رسیدیم.آنقدر قوانین و شرایط سخت شده بود که وزارتخانه هم از اینکه از من عرفانیان در فولاد مبارکه پشتیبانی کند ترسید. ظاهر کار به عهده آقایان شکرریز و لنکرانی بود اما بدون نظر آقای محلوجی امکانپذیر نبود. یا اینکه به هیچ وجه در دفاعیه من در دادگاه‌ها کسی از وزارتخانه من را پشتیبانی نکرد و حتی یک کلام دفاعیه برای من ننوشتند. نوروز سال ۷۳ بود که یک کتاب گزارش به دست من رسید که بازرسی کل کشور تخلفات من را به رئیس‌جمهور اعلام کرده بود و رئیس دفتر ایشان هم نسخه‌ای را برای آقای محلوجی فرستاده بود و ایشان هم فقط زیرنویس کرده و از من خواسته بودند که به این اتهامات پاسخ دهم. من که حقوقدان نبودم که این موارد را خط به خط بررسی کنم و وکیلی هم نداشتم، ایام عید دفاعیه‌ای خطاب به آقای رئیس‌جمهور نوشتم مبنی بر اینکه من مجری طرح فولاد مبارکه هستم، مجری قانون که نیستم.کارهای من طبق قوانینی خاص انجام شده و قرار بوده کارخانه بسازم. این نامه را که نوشتم اوضاع خراب‌تر شد. این نامه بدون اینکه رئیس‌جمهور نظر موافق یا مخالف بدهد به بازرسی کل کشور فرستاده شده بود و آنها هم اعلام کرده بودند که آقای عرفانیان خودش اعتراف کرده که به قانون عمل نکرده است. بنابراین بازرسی کل کشور این دفاعیه را اقرارنامه دانست و پرونده من به دادگاه فرستاده شد. همزمان با این شرایط وزارتخانه به من ارز و ریال نمی‌‌داد. فقط برق و گاز و آب و راه‌آهن از داخل تامین می‌‌شد اما قطعات یدکی حتی در حد یک پیچ یا آجر نسوز در داخل کشور امکان تولید نداشتیم که همه اینها باعث می‌‌شود هزینه‌های ما به دلار بالا باشد. در این مقطع چاره‌ای نداشتم جز اینکه با یک تیر چند نشان بزنم. اینکه یا از کارخانه بیرون بروم، چون این پرونده متعلق به شخص من نبود و تخلفاتی ذکر شده بود که تمام فولاد مبارکه را درگیر کرده بود. بنابراین با خارج شدن از فولاد مبارکه این پرونده را با خودم بیرون آوردم نهایت این بود که دیگر با فولاد مبارکه کاری ندارند و تقصیرات متوجه من است. دوم اینکه فضا تغییر می‌کند کارخانه دوباره پشتیبان پیدا می‌کند که این اتفاق هم افتاد. آقای هراتی نیک را قانع کرده بودم که جانشین من شود و ایشان راضی به این کار نمی‌شد، اما با اصرار من و اینکه تا یک سال در کنار ایشان خواهم ماند تا مسلط شود، در اصفهان برای ایشان منزلی خریداری کردیم) باز هم کارهای اداری را انجام می‌دادم. زمانی که به اهواز رفتم آقای شکرریز وقتی متوجه شد که همسر بنده از تحولات اخیر بی‌خبر است با ایشان تماس گرفت و همسرم اعلام کرد که قصد ندارد در تهران زندگی کند و می‌خواهد در مشهد باشد و در حقیقت همسر من با آقای شکرریز صحبت کرد که با من کاری نداشته باشند و بتوانیم در مشهد زندگی کنیم. چون ما ۱۳ سال بود که در اصفهان در خانه‌ای سازمانی زندگی می‌کردیم به هر حال ایشان با وعده‌هایی که به همسرم داد ایشان را راضی به آمدن به تهران کرد چون با بیرون آمدن من از فولاد مبارکه موافق بودند اما نمی‌خواستند من را بنا به هر دلیلی رها کنند. چون واقعا نمی‌خواستم در کار فولاد باشم تا تکلیف پرونده من مشخص شود تا بعد تصمیم بگیرم و نمی‌خواستم در وزارتخانه باشم اما آقای محلوجی اعتقاد داشت که رفتن تو به معنای رفتن آبروی من و لطمه به وزارتخانه است. ایشان قائم مقامی خودش را به من پیشنهاد کرد و من به نوعی کاری را که امام رضا(ع) من را به آن مامور کرد انجام دادم و گفتم قائم مقام شرکت ملی فولاد می‌‌شوم بدون اینکه چیزی را متعهد شوم یا کاری به من ارجاع شود و عضو هیات مدیره فولاد هم بودم که می‌‌خواستم ادامه بدهم تا بعد بگویم چه شغلی را قبول خواهم کرد.اتاقی در کنار اتاق آقای شکرریز با منشی مشترک تا آمدن دولت بعدی داشتم البته در دولت بعدی به هیچ وجه کار نکردم و زمانی که می‌دانستم آقای محلوجی وزیر نخواهد شد و آقای شکرریز و لنکرانی در راس کار نخواهند بود و به خودشان هم گفته بودم اما باور نمی‌کردند و من اعلام کردم که استعفا خواهم داد و خواستم که با آن موافقت کنند. به هر حال آقای محلوجی در روز آخر کاری‌اش استعفای بنده را قبول کرد و از روز بعد که ایشان وزیر نبودند دیگر به وزارتخانه نرفتم. روزی که قرار بود مراسم تودیع من باشد شکرریز نگران متن سخنرانی من بودند و می‌خواستند قبل از آن متن آن سخنرانی ببینند تا جایی که شب قبل آقای سلیمانی را نزد من فرستادند و من اعلام کردم اگر تا این حد نگران هستید سخنرانی نمی‌کنم اما نگران بحث‌های من بودند. در نهایت با پرسنل خداحافظی کردم و بعد از مراسم آقای شکرریز از بنده خواست که از کارخانه خارج شویم. (صبح همان روز هم قرار بود آقای محلوجی به کارخانه بیاید که به بهانه مریض شدن نیامد ولی همان روز در وزارتخانه حاضر شده بود.) به آقای شکرریز گفتم طبق قولی که به آقای هراتی داده‌‌ام باید یکسال کنار ایشان باشم تا بتوانند بر کار مسلط شود. ایشان گفت آقای هراتی خودش اعلام کرده که اگر شما در اینجا باشید نمی‌تواند مدیریت کند. بنابراین من از کارخانه خارج شدم و فردا صبح هم از من خواستند که منزل سازمانی را تخلیه کنم و خودروی مبارکه را هم تحویل بدهم و من مثل اسرا به تهران رفتم.محمد حسن عرفانیان/ بنیانگذار فولاد مبارکه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی